تاريخ : سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, | 20:21 | نویسنده : شاموخ و دوستان

جای همتون خالی تو این هفته رفتیم شهربازی

بچه ها که جو گیر شده بودن از هیچ وسیله ای دریغ نمیکردن و همه رو سوار می شدند

البته ما Mixed upشدیم چون ی نفر اونجا بودیم که همه دستگاه هارو روشن میکرد متصدیه همه چیز بود

ناگفته نماند که به ظهر که نزدیک شدیم از گرما در حال تبخیر شدن بودیم که عزم بازگشت کردیم

ی سری مطالب دیگه هم هست که به دلیل چک شدن بلاگ قادر به ذکر آنها نیستیم

اینجاست که میگن:عروس خانم یخ کرده،یخ کرده یخ کرده،قرررررررررررررررررررررش بده



تاريخ : یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, | 1:52 | نویسنده : شاموخ و دوستان

بازم سلام به همه شاموخياش! اين هفته بادادن کادوسپري شدوخوشبختانه معلمين محترم هم پسنديدند.تازه براي يکي ازمعلم ها هم تولد گرفتيم!راستش ماسرکلاس خيج شديم چراک يکي ازمعلم هاگفت من کادوهاتونوازسقف آويزان کرده ام؟بعدشم مگه دکلمه همون سرودي نيست ک با نمايش همراه بادست است؟ والله مانفهميديم سرکلاس ک ميگه من دکلمه ميزنم يعني چي؟..ودرآخر:هزارتاآنتن گذاشته سرکلاس بعدذوق هم ميکنه ميگه من ميدونم شماهاپشت سرمن چي ميگين!اينجا جاداره ک بگم آنتن لازم ني، يک دورازخودتون هنگام درس دادن فيلم بگيرين وسوتي هاتونوببينيدبعدبه ما حق ميدهيد!!



تاريخ : پنج شنبه 14 ارديبهشت 1391برچسب:, | 18:15 | نویسنده : شاموخ و دوستان

دیگه نیازی به سلام نیست چون جدیدا انقدر تو مدرسه اتفاق میافته ک با وجود مشغله ی زیاد دلم نمیاد مطلب نذارم.اول اینکه برای همه معلم ها صندلی داغ گذاشتیم...ولی من خیلی ناراحتم چون واقعا بعضی بچه ها نمیفهمند چی میگن...ولش کن بیخیال بذار خبر های خنده دارو بگم...اول اینکه امروز دبیر عربی سرش درد میکرد و سوتی های خیلی باحالی میداد دیگه من اولشو میگم شما بقیه شو بفهمید:ممکنه یکی...داشته باشه من بهش... ولی همون لحظه به یکی دیگه...    فقه ها هم...   ...................................................... .!

راستی یه سوال خودتون قضاوت کنید مشاور اول ها ک فیزیک دانشگاه خواجه نصیر خونده رتبه اش تو کنکور5000بوده بعد چه جور امکان داره ک با رتبه ی 960 مهندسی معدن دانشگاه شاهرود خوند؟؟؟؟؟؟والا ما هم توش موندیم شما فهمیدین چرا ما رو هم مطلع کنید!راستی یادتونه ک مدیر مدرسه همش میگفت( من نمیدونم چرا پدر مادر ها با بچه هاشون راحت نیستند ک بچه ها هم بهشون همه چیز رو بگن و یواشکی دوست پیدا نکنند و... من خودم با بچه هام خیلی راحت بودم و این جور چیزها تو خانواده ما حل شده بود و ما همیشه باحرف زدن مشکل رو حل میکردیم.) ولی حالا از زبان پسر ایشون:(من چون سر و گوشم میجنبید مامانم سریع برام زن گرفت...) من خودم خیج شدم شما رو نمیدونم.....؟؟؟؟؟؟؟

راستی من نمیدونم تو مدرسه آب میخوری زنگ بعد همه ی مدرسه فهمیدند...آدم جرءت نمیکنه واسه دوستاش ساعت هدیه بخره معلمت میاد بهت میگه برا منم بخرید......

امروز شاموخ صورت خودشو با مقنعه پوشونده بود اومد تو کلاس رفت میز آخر زیر میزشونو دید بعد رفت....ما که اصلا نتونستیم بفهمیم اون رهگذر شاموخه...تشخیصش واقعا سخت بود.....!!!!!!!!

راستی به نظر شما از سوییس تا شمال چقدر راهه؟؟؟آخه قراره وقتی رفتیم شمال از اونجا هم یه توکه پا بریم سوییس و بیایم!راهی نیست چون با اتوبوس هم میخایم بریم....

و در آخر من فک کنم مشاورمون 2هفته است که خوابه آخی بیچاه دیر لوده یادش رفته بیاد مدرسه....



تاريخ : سه شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:, | 23:37 | نویسنده : شاموخ و دوستان
امروز يکي از بچه ها وقتي داشت از پله ها بالا ميآمد بيچاره پاش پيچ ميخوره مي افته،از قضاشاموخ هم جلوي اون بوده و اين بنده خدا هم ميخاست با کله نخوره به پله ها پاي شاموخ رو دو دستي ميگيره...!شاموخ هم برميگرده بسيار خشمگين بهش نگا ميکنه...بيچاره از اون به بعد هي سر کلاس ميخاست اجازه بگيره بره روم به ديوار...!نگاه شاموخ چه ميکنه!!!

تاريخ : یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, | 22:58 | نویسنده : شاموخ و دوستان

واي شاموخ کجايي که ببيني امروز 4نفر مراقب سر جلسه امتحان بودند فقط اينجاجاداره ک بگم:يا ابووولفضل! اون هم کيا!تکون ميخوردي ميگفتن چراتکون خوردي!آن قدر فشارنگاه هاي مراقبان و فشارامتحان زياد بودکه يکي از بچه ها حالش بدشد.حالا اينها که هيچي واي چقدربده ک دلت بخواد ب يکي بگي لطفاساکت سرجلسه ولي چون قدرت دردستشه هيچي نتوني بگي!تازه جالبه که همون آدم برگرده بگه ک حيف ک اسلام دستمو بسته!آره اسلام دستشونو بسته اما ماشالله دهانشان را نه!به قول يکي از معلم:بچه ها لب ها بسته دهن ها باز!

 



تاريخ : شنبه 2 ارديبهشت 1391برچسب:, | 18:34 | نویسنده : شاموخ و دوستان
مريم ميخواست از مدرسه به پارک برود ، سه خط تاکسي و دو خط تاکسي براي مسير او وجود دارد،مريم به چند حالت ميتواند با اتو بوس و مترو به پارک برود؟(اولين نکته براي حل:شما براي حل اين سوال سعي کنيد گيج نشيد! دومين نکته براي حل:خاطي هم نکنيد!)

تاريخ : جمعه 1 ارديبهشت 1391برچسب:, | 12:16 | نویسنده : شاموخ و دوستان

سلاااااااااام دوستای گلم

چندوقته آپ نکردم به خاطر این نبوده که اتفاق خاصی نیوفتاده نه خیالتون راحت در روز کلی اتفاق میوفته و ماهم لذت میبریم ولی خب به خاطر حجم امتحانا اصلا وقتی برای پست گذاشتن نمیمونه

ولی امروز میخوام واستون ی خبر بذارم که کفتون ببره............!!!!!!!!!!!!!!!!!!اگه گفتین چی میخوام بگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

این چندوقته که همه پایه ها خودشونو میکشن واسه اردو یهو...گفت:بریم خااااااااااااارج!!!!!!!!!!البته این بار به طور کلی گفته شد وگرنه از قبل زمزمه هاش بود

هرشهری که پیشنهاد میشه ی مشکلی داره و مجوز میخوادوووووووووو از این صحبتا ولی خارج رفتن هیچ مشکلی نداره تنها مشکلش اینه که مسوولین میترسن ما جوگیر بشیمو دست از پا خطا کنیم خب دیگه انگار ایرانو ازمون گرفتن گه پاشیم بریم اونجا...استغفرالله آدم نمیدونه به این آدمای تازه به دوران رسیده چی بگه والا مارو از در مدرسه میبرن بیرون شروع میکنن به فحش دادنو توهین کردن چه برسه دیگه از ایران بریم..........هیییییییییییییییییی خواهشا همدردی کنین



تولد-ارمین وتتلو